مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31

جستجو

« درد های دلم را پیش چه کسی ببرم...

من و خدایم...

1398/07/03

  03:04:00 ب.ظ, توسط شفیعه العصاه  
موضوعات: بدون موضوع

من و خدایم...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

هر گاه دل حرفها برای نوشتن داشته باشد شوق دیدار قلم دارد. لیکن در همان ثانیه های اول قلم می ماند ک بر صفحه ی

سفید کاغذ چه سیاهه ای بنگارم . چه بر روی سفیده ای آورم ک سیاهه اش بیشتر ب چشم آید … قلم می ماند چرا ک

 حرفی برای بند کشیدن ندارد …

ناگاه دل ب مساعدت قلم میآید … آه ای قلم ! من تو را خواندم .روا نیست در نگاشتن منفردت گذارم .

دل قلم را آرام می کند و تقاضایش را به او می گوید و قلم ب درستی به ندای دل گوش می سپارد

“با این که هر دو می دانند آنچه باید سیاهه شود نمی شود” …اما هر دو به هم محتاجند…

دل بایدها را ب قلم گوشزد میکند و قلم این گونه راز خود را با دل بازگو می کند…

 


فرم در حال بارگذاری ...